تعبير خواب آنلاین

یک کلمه مربوط به موضوع کلی از خوابی که دیدی را وارد کنید و از بین نتایج مرتبط ترین عنوان را انتخاب کنید


تعبیر خواب آنلاین با تفسیر و پاسخگویی سریع

خواب دیدن ، یکی از جالب ترین و هیجان انگیز ترین تجربه ها و یکی از پیچیده ترین فرآیند هایی است که در بدن ما رخ می دهد و ممکن است رویا هایی که ما در هنگام خواب با آنها رو به رو می شویم ساعت ها یا حتی روز ها فکر مارا به سمت خودش مشغول کند.

 

تعبیر خواب 

تعبیر خواب فرایندی است که به کمک آن ، به رویاها و خواب هایی که می بینیم معنا می بخشیم و آنها را تفسیر می کنیم.

از گذشته های بسیار دور ، برخی از مردم و یا حتی تمدن های باستانی خواب دیدن را ارتباطی غیر طبیعی می دانستند و بر این باور بوده اند که خواب ها می توانند اطلاعاتی را از غیب در اختیار انسان ها قرار دهند و آنها معتقد بودند که فقط افرادی خاص می توانند این خواب هارا تعبیر کنند.

در مورد تعبیر خواب دیدگاه های زیادی وجود دارد.

 از دیدگاه های ادیان مختلف مانند اسلام تا دیدگاه کتاب های روانشناسی مانند کتاب تعبیر خواب زیگموند فروید.

می توان گفت تمامی شیوه های تعبیر خواب در روانشناسی بر گرفته از همین اثر یعنی تعبیر خواب زیگموند فروید هستند.

 

تعبیر خواب از دیدگاه فروید  

طبق نظریه فروید ، رویاهایی که انسان در خواب با آنها رو به رو می شود همان ارزو هایی هستند که در زمان بیداری به دنبال محقق کردن آنها هستیم.

آرزو هایی که بی ضرر هستند همانگونه که هستند نشان داده می شوند و آرزو هایی که غیر قابل قبول هستند در خواب های ما به شکلی دیگر نمایان می شوند و یا به اصطلاح سانسور می شوند.

دلیل این اتفاق هم این است که مغز این دسته از آرزو هارا سرکوب کرده و آنها معمولا به شکل های مختلف و عجیب در خواب های ما حاضر می شوند.

 

تعبیر خواب از دیدگاه اسلام 

از دیدگاه اسلام ، خواب دیدن حرکت روح به سوی دنیای ارواح است و انسان در خواب حرکاتی را انجام می دهد و در مسیر هایی قدم بر می دارد که در بیداری ممکن نیست.

در دیدگاه اسلام روح انسان در خواب می تواند اتفاقاتی را از آینده و گذشته مشاهده کند و از آنها با خبر شود.

علم تعبیر خواب هم از نظر اسلام علمی الهی است و همه افراد نمی توانند این کار را انجام دهند.

از نظر اسلام خواب ها به دسته های مختلفی تقسیم می شوند و همه خواب ها نمی توانند وقایع را به ما اعلام کنند و برخی از خواب ها هم ممکن است وقایع را به صورت رمزی به ما بیان کنند.

ممکن است خوابی که میبینیم صرفا جهت راضی کردن روانمان باشد و یا ممکن است خوابی پریشان و غیر واقعی مانند خواب پرواز کردن ببینیم.

 

تعبیر خواب از دیدگاه علم 

از نظر علم ، انسان زمانی به خواب می رود که هوشیاری بدن از حالت معمولی کمتر باشد.

بنابر این ، خواب دیدن صرفا یک فرایند ایمنی است که باعث می شود مغز انسان در این حالت خاطرات خود را از دست ندهد.

 

خواب های فاقد تعبیر  

خواب های فاقد تعبیر یا خواب هایی که تعبیر ندارند خواب هایی هستند که توسط تخیلات انسان به وجود بی آیند و خواب هایی که نتیجه نوع خوابیدن انسان باشند.

اگر خوابی که می بینید بر اساس حس های حواس پنجگانه شما و یا نیاز های شما باشد هم دارای تعبیر نیست ؛ برای مثال اگر شما گرسنه به خواب بروید و در خواب هم گرسنه باشید و خواب غذا ببینید.

البته توجه داشته باشید که خواب هایی که تا قبل از تمام شدن شب و قبل از نماز صبح دیده شوند عموما بدون تعبیر هستند.

 

ابزار تعبیر خواب آنلاین نویدک 

شما با استفاده از ابزار تعبیر خواب آنلاین نویدک می توانید به آسانی و در کوتاه ترین زمان ممکن از تعبیر خواب های خود مطلع شوید و دیگر نیازی به رجوع کردن به کتاب های تعبیر خواب نیست.

شما می توانید در هر زمانی که بخواهید ، با مراجعه به ابزار تعبیر خواب آنلاین نویدک کلمه مورد نظر خود را در کادر وارد کرده و آن را جستجو کنید.

ابزار در کوتاه ترین زمان ممکن تعبیر خواب مورد نظرتان را برای شما نمایش می دهد.

 

پیشنهادات و نظرات ارزشمند خود را نسبت به این ابزار از طریق ثبت دیدگاه برای ما ارسال کنید.

به اشتراک بگذارید

نظر خود را بنویسید

نظرات کاربران

  • فاطمه عباسی میگه: پاسخ دادن
    خواب دیدم که در حیاط منزل پدری هستیم و مادرم تازه فوت شده و زن برادرم سادات هستن وار برادر من جدا شدن کنا رمن نشستن زن برادر با مادرم صحبت میکردند ولی معذب بودن ولی مادرم با آرامش باهاشون صحبت میکرد
  • هوم میگه: پاسخ دادن
    سلام
    من دوران کودکی و نوجوانی اکثرا توی خواب هام مار دور و بر خودم میدیدم گاهی یکی و گاهی خیلی زیاد و گاهی میتونستن حرف بزنن لحنشون اروم‌و جدی بود ولی حرف های قشنگی نمیزدن و بهشون علاقه داشتم و میخواستم باهاشون دوست بشم ولی میدونستم که در خطرم ولی راه فراری نداشتم پس‌تصمیم گرفتم باهاشون دوست بشم ولی شکست میخوردم و خواب هام هم با گزیده شدن توسطشون تموم میشه و قشنگ میتونستم دردشو احساس کنم
  • سعید میگه: پاسخ دادن
    سلام درود بر شما من خواب دیدم که شخصی در حالی که دو تا مار ریز جثه به مانند حیوون خانگی و اهلی داخل ظرفی مثل شیشه درب دار جداگانه به دست داره که برای خودش اصلا خطری نداشت و تا زمانی که پیش هم بودیم برای من هم خطری نداشت ولی وقتی من با ظرف مارها تنها شدم یکی از ظرفها رو باز کردم و یکی از مارها بیرون اومد و انگار که من تازه متوجه شدم که این مار برخلاف قبل خطر داره هر چقدر فرار میکردم فایده ای نداشت و مار داعم نزدیک من بود و سه تا نیش به من زد و در حالی که منتظر بودم حالم بد بشه به جز یه حس گزیدگی ساده و سطحی چیزی احساس نکردم خودم هم تعجب میکردم و بیشتر خودم به خودم تلقین میکردم که الان حتما باید حالم بد میشه ولی چیزی نشد در مورد اون شخص یادم نیست که دقیق کی بود ولی به نظرم میاد که یکی از بستگانم بوده و هر چقدر هم سعی می‌کردم و حتی یه جاهایی هم با اون شخص با هم که مار و بگیرمش به شیشه برش گردونیم پیدا نمیشد ممنون میشم تعبیر این خواب و برام بگین
  • خانم دوپیکر میگه: پاسخ دادن
    سلام خواب دیدم مادرشوهرم دوبار روسری سیاه انداخت رو سرم تعبیرش چی میشه؟
  • S میگه: پاسخ دادن
    سلام خوبین ینفر واسم خواب دیده هیکل خوبی داشتم بعد با اونی که دوستش دارم میخواستم عروسی کنم بعد داخل خونه کسی که برام خواب دیده بودیم مامانم هم خیلی خوشحال بوده کسی هم که دوسش دارم خیلی خوشگل شده خوش هیکل ریش خوشگل
  • فائزه قدرتی میگه: پاسخ دادن
    سلام
    اگه میشه تعبیرشو بهم بگین
    خواب دیدم ک داخل کیفم یه چاقوی بزرگ ویه کوچیک ب همراه یه شیشه قهوه ای بود
    بردم خونه ب مادرم بگم اینا برای من نیس ک مادرم از تو کیفم ی کاغذ پیدا کرد ک به این شکل بود
    ۱.
    ۲ن. ۶ن
    ۳د. ۷ن
    ۴س. ۸ن
    ۵ن
    بالای کاغذم یه دایره بود ک کلی خط بهم وصل شده بود
    مادرم از پرسید این حروف چیه نوشتی خواستم بپیچونم گفتم اول حروف کسایی ک دوست دارم مثل ننه،گفت این همه ن چیه
    دایره بالا چیه کشیدی
  • محمد میگه: پاسخ دادن
    سلام من شب تاصبح سرکار بودم صبح که اومدم خابیدم هنگام ظهر وعصر بود خاب دیدم یه دندان خراب داشتم خودم کندمش ونه خونریزی داشت و نه درد خوشحال هم بودم از کندنش تعبیرش چی میشه باتشکر
  • س،ن میگه: پاسخ دادن
    سلام خواب دیدم برادشوهرم که 2ساله باهم قطع رابطه هستیم،اومد خونمون،رفت تو لونه مرغ با شوهرم ویژه مرد غریبه که یادم نمیاد کی بود،ولی وقتی برادرشوهرخواست بره بچه بغلشه و بدون خداحافظی باعجله داره میره،پیش خودم میگم،اون که بچه کوچک نداره،خواهرشوهرم به تازگی زایمان کرده،میگم حتماً خواهرزادشو داره میبره
  • پرستو رضایی میگه: پاسخ دادن
    من خواب دیدم عزراییل با لباس سیاه توخونه مادربزرگم بود و من خوابیده بودم پسرعموم بالا سرم بود عزرایل داشت به پسرعموم نگاه میکرد من با دست اشاره میکردم که نمیام خیلی ترسیده بودم اصلا چهرش مشخص نبود ناراحته یا خوشحال
    پسرعموم بهش گفت نمیاد اونم گفت من میرم پس بعدا میام میخوام تعبیرشو بدونم چیه
  • امیر میگه: پاسخ دادن
    شکستن ساعد دست پدر
  • احسان میگه: پاسخ دادن
    درود به شما بزرگوار حالتون چطوره
    یک خواب عجیبی دیدم و خواهشا خیلی خرسند میشم برام موجب تعبیر بگذارید
    به صورت یک داستان مینویسم
    دقیقا در یک روز با هوای عجیب! همچنان شبی روشن
    و محیطی با برگرفتگی درخت های با پوشیدیگی از برف های سیاه و آبی
    و همه هم هیجان زده اند هم ترسیده اند
    دلهرگی ،هیجان
    خواهر زن داداشم توی موبایل از خواهرش سوال میپرسه از نظر من برف ابی بهتره یا برف سیاه بلاخره فکر میکنم از پشت پنجره میبینم کدومش بهتره با خود میگم سیاه باشه اما نخیر آبی رو انتخاب میکنم
    و بلاخره به دیدن آسمان میرم دلهرگی زیاد تر میشه
    و ماه رو میبینم زیاد بزرگ دیده میشه حتی خال های همیشگیش ایقدر نزدیک بود که من به شکل استخوان های دایناسور دیدم که از نسل های قبلیست
    و اما نترسیدم و گفتم مثل همیشه است
    بعدش دوباره حرکت کدم
    و همچنین کوشش میکنم قسمت بالایی مهتاب رو ببینم اما دیده نمیشه گفتم اشکالی نداره من که همیشه ماه رو میبینم عادیست
  • علیرضا میگه: پاسخ دادن
    سلام خواب دیدم رو به اسمون فریاد میزنم و میگم خدایا عاشقتم
  • نسیم بهاری میگه: پاسخ دادن
    امروز بعد از نماز عصر خواب دیدم خونه دوم دوستم برای امام حسن مجتبی (ع) عزاداری هست و من دلم میخاد برم و اونجا از مردم پذیرایی کنم اما از فامیل های دوستم خجالت میکشیدم و دوستم تو خونه اولش چند تا بچه جمع کرده بود امروز متوسل شده بودم به دختر امام حسن بی بی شریفه ممنون میشم خوابم رو زود تعبیر کنین
  • میم پ میگه: پاسخ دادن
    خواب دیدم زن یائسه ای نوزاد دختر بدنیا آورده که 9 دندان دارد
  • فریبا مویدی میگه: پاسخ دادن
    با عرض سلام
    من شب دوم ماه ذی الحجه حدود ساعت 5 تا 7 صبح خواب دیدم به یک زیارت گاه که نمی دانم کجا بود رفتم ان جا دعا کردم اگر وصلتم با کسی که به خواستگاریم امده و الان در بیداری ارتباطمون به هم خورده به هم برسیم یک جعبه شیرینی میارم انجا پخش می کنم. می خواستم ببینم تعبیرش چیه؟
    با تشکر
  • شهاب میگه: پاسخ دادن
    خواب دیدم خوابیدم یکی اومده بیدارم کنه که نمیشناسمش کیه یکی از چشمامو نیمه باز میکنم تا خوابم نپره میگم چیه میگه نمیخوای خوش باشی من که خسته هستم بهش میگم بیا این قرص هارو بخور بزار ماهم بخوابیم اون قرصها رو میگیره میخوره بعدش میبینم بغل من بالش میزاره و اونم میخوابه و من مجد میخوابم همین که خوابیدم مجدد میبینم اون شخص بهم میگه چرا منو کشتی من بچه داشتم یهویی بیدار میشم میبینم اون فردی که بهش قرص داده بودم همونجوری که کنارم خوابیده بود دارز کشیده و نفس میکشه خیالم راحت شد و مجدد به خواب رفتم این دفعه دیدم زنی به سمتم میاد و میگه خوب کردی اونو کشتی به هیچکی نمیگم من زنش هستم بیا باهم بریم یه جایی بی اختیار باهاش میرم بعد میبینم اتاق خواب هستش یهو برمیگرده سمت من میبینم که باهم روی تخت خوابش هستیم و همبستر میشیم باهم بعد از کلی وقت گذروندن زنه بهم میگه هر وقت خواستی میام پیشت بعد یهو بر میگردم سر جای اولی از خواب بیدار میشم میبینم اون مرده همونجوری خوابیده پیشم با دست تکونش میدم میبینم پا میشه بهم لبخندی میزنه میگه خوش گذشت بعد میره. منم آشفته پا میشم برم سمت یخچال میبینم تو یه اتاقی که دیواراش آبی هستش و دری نداره مبحوسم داد میطنم منو نجات بدین یهو میبینم یه دری باز شد و یک انار بهم دادن صدایی میاد باید اینو دونه دونه بخوری تا از این اتاق بتونی خارج بشی شروع میکنم به خوردن انار خیلی طول میکشه چند تا دونه مونده بود که یهو نور سفیدی تو اتاق میپیچه میرم به سمت نور یهو از خواب بیدار میشم… نکته جالبش اینه اولا خودم مجردم ثانیا دو روز بعدش اون زنی که تو خواب باهاش همبستر شده بودم رو تو یه فروشگاهی دیدم اتفاقی نگاهامون رو هم قفل شد و من مو به بدنم سیخ شد خواهش میکنم تعبیرشو بگین قسمتی از خوابم (همبستر شدنم خواب تو خواب بود) و قسمتی هم که انار میخوردم تو خواب مستقیمم چه تعبیری میتونه داشته باشه
  • فروغ شهابی میگه: پاسخ دادن
    سلام و عرض ادب و احترام.
    مامان بزرگ من چندین ساله که فوت شدن. خوابی دیدم که مربوط به ایشونه. به شدت نیاز دارم که این خواب تعبیر بشه . ممنون میشم کمکم کنید.
    خواب دیدم سینی غذای بزرگی میارن که توش دوتا دیگ بزرگ بود و مامانم با اکراه شروع به کشیدن برنج سفید از یکی از دیگها میکنه . میدونستیم اون غذاها مال ما نیست، و وقتی مامان بزرگم اصرار میکنه که حتما کنار هر بشقاب برنج نون بذار و خورش و سالاد و سبزی و غیره هم بذار و بعد پخش کنه مامان با عصبانیت مامان بزرگمو یه طرف دیگه پرت کرد.(در حالی که در واقعیت هیچوقت مامانم به مامان بزرگم بی احترامی نکرده بود)
    من از مامان بزرگم دلجویی کردم و ایشون بهم گفت : خودت غذا بکش . ببین به کی غذا میدی. چند سالشه، وضع مالیش چطوره ، چندتا بچه داره. حواستو جمع کن. وقتی من با روی باز قبول کردم مامان بزرگم خیلی خوشحال شد و انگار جوون تر شد. مامان بزرگم توی خواب سرتا پا لباس مشکی پوشیده بود ولی من یه چادر سفید تمیز و نو سرش کردم و ازش خواستم نگران نباشه.
    ممنون میشم خواب منو تعبیر کنین. نمیدونم دقیقا باید چه کاری انجام بدم.
  • فروغ شهابی میگه: پاسخ دادن
    سلام و عرض ادب و احترام.
    خواب دیدم که مامان بزرگم که چندین ساله فوت شدن از من خواست که از دیگ های بزرگی که معلق به ما هم نبود برای دیگران غذا بکشم و اصرار داشت که نون و تمام مخلفات همراه غذا باشه. و صراحتا گفت: خودت غذا بکش . ببین به کی غذا میدی. چند سالشه، وضع مالیش چطوره ، چندتا بچه داره. حواستو جمع کن.
    میخواستم ببینم باید چکار کنم. . ضمنا تمام لباس های مامان بزرگم توی خواب مشکی بود و من یک چادر سفید و نو و تمیز سرش کردم که خیلی خوشحال شد. ممنون میشم راهنماییم کنید.
  • سحر میگه: پاسخ دادن
    سلام
    مادر من در خواب دیده که من در ابتدا امتحان ریاضی ۱۹و نیم شدم و بعد ۱۲و هفتاد و پنج شدم
  • رسا میگه: پاسخ دادن
    سلام من تو خواب دیدم مادر آقایی که دوستشون دارم بهم یه لیوان شربت که رنگش زرد خوشرنگ بود، تو ذهنم میگفتم زعفرانه، بهم داد، توشم تخم شربتی ریخت، هم زد و با محبت بهم داد گفت بخور تو دوس داری احساس شیرینی و خوشمزگی شربت رو میکردم میخواستم بدونم تعبیرش چیه
  • mah میگه: پاسخ دادن
    سلام وقت بخیر. من ازدواج کردم و بچه دارم. خواب دیدم که سوار کالسکه ای هستم و شنل دارم و انگار عروس هستم و اسب سفیدی کالسکه رو میرونه و من با سرعت از همه جا رد میشم گاهی وقت ها اسب پشت سرم بود و گاهی وقت ها جلوم. اسب رو خیلی وقتا نمیدیدم. همه اقوام رو میدیدم ولی تا میخواستن بگن فلانی از کنارشون می‌گذشتم. از همه جنگل ها و همه جا عبور کردم و همه میگفتم چجوری داری عبور میکنی. بعد به یه کوهی رسیدم که آب و گل ازش میومد بیرون. و اقوامیم که از دنیا رفته بودن میان پیشم.
  • حسین صفری میگه: پاسخ دادن
    سلام من در خوابی دیدم با عشقم جلوی یک دکه وایساده بودیم من رفتم تا یکم اونور تر برگشتم وقتی برگشتم یه پسر جوان که در دکه بود عشقم را صدا زد و لبهایش را بوسید من هم اول به عشقم چندین سیلی اول به عشقم زدم و بعد ان پسر را از دکه آوردم بیرون و به او هم چندین سیلی زدم و داشتم اشک میریختم و بعد از خواب پریدم میشه تعبیرشو به من بگید؟؟
  • سارا امرالهی میگه: پاسخ دادن
    باسلام هنوز از فوت برادرم دو ماه نگذشته اوایل در خواب میدیدم که از قبر بلند می شود و بیرون می آید و جدیدآ" هم خیلی مواقع در خواب ایشان را در کربلا و زیارت میبینم تعبیرش رو می تونید لطف کنید بفرمایید. خیلی ممنون
  • مبینا میگه: پاسخ دادن
    سلام. وقتتون بخیر . من خواب میدیم که فکر میکنم برای پدربزرگم ( مطمئن نیستم) گل‌های زیادی آورده بودن بعد انگار یه سری ازین گلها توی آب انداخته شده بود یه آب سبز. من شنا میکردم و اونها رو نجات میدادم. بعد همه ی گل ها رو جدا میکردم ، سر و سامون میدادم و بعضی هارو توی آب میذاشتم. رنگ گل ها مختلف بود اما بیشتر سفید و زرد تو یادمه. بعد یه بار که داشتم توی آب شنا میکردم نزدیک بود برم سمت مرداب اما با زور خودمو نجات دادم. همچنین دیدم کنار خانوادم نشستیم و داریم آجیل می خوریم، من یک بادوم زمینی خیلی شیرین خوردم. قشنگ تو خواب احساس کردم شیرینه. همچنین دیدم مادربزرگم در تنور نان تازه میپزه. جزئیات دیگه ای هم بود اما همینقدر رو گفتم. ممنون.
  • دخترک میگه: پاسخ دادن
    بسیار عالی فقط من مادرم را در خواب دیدم که منتظر زایمان است و دارد می خندد تعبیرش چیست ممنون می شم پاسخ بدهید
  • امراله سلیمانی میگه: پاسخ دادن
    سلام خواب دیدم که با چند خانم می‌خواهیم از یه طلا فروشی سرقت کنیم ما از چندین طلا فروشی سرقت انجام داده بودیم و پلیس دنبال ما بود تا اینکه یکی از خانم های که در گروه ما بود و دستگیر شده بود آزاد شد و پیش ما اومد و یه خانم دیگه هم باهاش بود که پلیس بود که نه اون خانم نه مابقی اعضا گروه نمیدونستن قرار شد من و خانمم که از جریان سرقت خبر نداشت به طلا فروشی بریم و در یک موقعیت خوب از اونجا سرقت کنیم که این کار انجام دادیم خانمم بهم گفت چیکار میکنی ما طلا ها رو بردیم و به یه ساختمان نیمه کاره رفتیم اونجا برا خودم مجهز کرده بودیم برای مواقع سرقت طوری که هیچ کس شک نمی‌کرد خانمم که باهام اومده بود اون خانم پلیس به میانمان به پلیس خبر داد و چند خانم پلیس وارد ساختمان شدن خانمم که داخل یه اتاق مجهز به تخت خواب و سایر لوازم دیگر بود من سمت اون اتاق رفتم در رو باز کردم خانمم دراز کشیده بود من که قبل از اینکه بیام سراغش بهش گفته بودم که امشب میام که باهم رابطه داشته باشیم در حالی که ماموران خانم اومده بودن و همه دستگیر شده بودن منم پیرامون و زیر پیراهنمو درآورده بودم ولی خانمم بهم محل نمیزاشت من گفتم اگه باهم رابطه نداشته باشیم مجبورم بکشمت میخواستم اسلحه رو بردارم خانمم در حالی که روی تخت دراز کشیده بود اون خانم پلیس اومد گفت بی حرکت من که پشت اون خانم و روبروی خانمم بودم به خانمم گفت همونطور دراز بکش اون خانم گفت دستامو ببرم بالا خانمم خیلی خوشگلی و از سر رضایت لبخند زنان نگاهم کرد اوندخانم دوباره گفت دستات ببر بالا وگرنه بهت شلیک میکنم من یه لحظه گفتم تفنگ برمیدارم و بهش شلیک میکنم خواستم همین کارو کنم تفنگ برداشتم ولی اون خانم پلیس از پشت یه خشاب بیست تایی رو در کمرم خالی کرد که تیرها از شکمم دراومد من که هنوز ایستاده بودم خانمم که دستاشو رو سرش گذاشته بود دستاشو برداشت من یه نگاهی به شکمم کردم و یه نگاهی به خانمم کردن و حرکت کردم به سمت پنجره که تخت خانم بود خانمم هم یه نگاهی به من و شکم سوراخ سوراخ میکرد دوتا از خانمهای پلیس هم اومدن و هر سه خانم پلیس تفنگهاشون به سمتم بود با اشاره اون خانم پلیس که منو زده بود خانمم بلند شد و رفت کنارشون ایستاد اون خانم که منو زده بود گفت تسلیم شو شاید زنده بمونی من که تفنگ هنوز در دستم بود اون خواستم بلند کنم که اون دو خانم پلیس که تازه اومده بودن با کلت به صورت تک تیر بهم شلیک میکردن ولی من مقاومت میکردم که اون خانم پلیس اولی در حالی که یه خشاب دیگه در اسلحه اش میگذاشت به خانمم گفت شوهرش ت چه سک جون مثل اشپلا سوراخ سوراخ شده ولی نمیمره این دور بیست گلوله در سینه ام خالی کرد که تیرها از کمرم دراومد و یکی از اون خانم ها یه تیر وسط پیشونیم زد من یمقدار جلو اومدم و روی زمین افتادم و کشته شدم خانم و او سه خانم پلیس بالا سرم اومدن خانمم به اون خانم پلیس که در گروهمون اومده بود گفت من بیگناهم اونم به خانمم گفت اطلاع دارم شما از طریق شوهرت بدون اطلاع وارد شدی بعد اون خانم پلیس و اون دوتای دیگه از خانمم به خاطر اینکه منو زدن معذرت خواهی کردن خانمم گفت اگه همون اول اسلحه شو برنمی‌داشت الان زنده بود و به شوخی گفت شما خانم ها شوهرمو سوراخ سوراخ نمکردید اون خانمها گفتند ما که معذرت خواهی کردیم خانمم با خنده گفت فدا سرتون بعد گفت که مابقی چی شدن یکی از خانمهای پلیس گفت همه دستگیر شدن فقط شوهرتون که چیزی نگفت خانمم گفت وای خانمها فقط شوهر من سوراخ سوراخ شد خانمهای پلیس که فکر کردند خانمم منظور داره بهش نگاه کردن خانمم نگاه کرد و گفت شما منظور گرفتید خندید و گفت این شوهرم منو داشت به دردسر مینداخت که نجاتم دادید بعد اونا که میخندیدن گفتن بعد شوهرتو سوراخ سوراخ کردیم بعد درحالی که میخندیدن یه نگاهی به بدن سوراخ سوراخم کردن و رفتند
  • Mobina میگه: پاسخ دادن
    سلام
    تعبیر دیدن خوابی که پسری که قبلا با بیننده خواب رابطه داشته به او پیام میدهد و میگوید ۳تا یاسین بخون چیست؟
    لطفا زود جواب بدین
  • محمدروحانی میگه: پاسخ دادن
    l
    سلام پدرم خواب دیده که داشته عکس پیامبر و امامان علیهم السلام رو روی دیوارهای خونه میچسبونده
    تعبیر خواب پدرم چیه؟
  • مصطفی صیدی میگه: پاسخ دادن
    سلام پدرم خواب دیده که
    رفته بوده حرم امام رضا و چند نفر میخواستن اذیتش کنن از حرم امده بیرون بعد بیرون حرم یکی از اشنا هامون که سید هست رو دیده و یک چیز شبیه عصا ازش گرفته که عصاشبیه به نیزه بوده که سه شاخه و تیز بوده بعد چند تا رفیقش رو دیده( رفقایی بودن که پدرم وقتی تو کاظمین برای حرم کار میکرده با هم بودن پدرم تازه از کاظمین
    اومده) بعد اونا بهش گفتن که بیا بگو که کیا تو رو اذیت میکنن در همون حال که رفقا رو میدیده دست میکشیده سر پسر ( پسره خندان بوده) همون سید که گفتم فامیلمون هست که رفیق هاش رو گم میکنه بعد پدرم با همون عصا میره سمت اونایی که اذیتش میکردن اونا عصا رو از دستش میگیرن پدرم اونا رو ترک میکنه یه سری نفر دیگه میبینه که لباسای مخصوص پوشیدن فکر میکنه که اینا هم مثل اونا هستن که اذیتش میکردن بعد پدرم میره سمت کسایی که جز خوانی میکردن اونجا یکی از همشهری هامون که تعزیه خوان بوده و مرده بوده رو میبینه که خیلی خندان بوده (پدرم میدونسته که اون مرده) پدرم باهاش سلام علیک میکنه پدرم ازش میپرسه که خداوند از من راضیه یا نه تو که رفتار من رک دیدی و میشناسی اینو که میپرسه یک دفعه ناپدید میشه و پدرم بیدار میشه.
  • امیر بختیاری میگه: پاسخ دادن
    با سلام و خسته نباشید.من بعد از خواندن و قرآن و خوابیدن ساعت ۱۲ شب خواب دیدم که جایی رفتم که پر از طلا هست و کسایی که نمیدیدم میگن اینا متعلق به تو هستن و اول این مکان بزرگ و پر از طلا زنی که قصد ازدواج باهاش دارم به حالت مجستمه هست بعد که من رد میشم تبدیل به انسان میشه بعد طوری که میخواد من نشناسمش به حالت محجبه نیم رخ نگاه من میکند و چادری که رنگ سبز و قرمز و زرد دارد سر میکند و میرود بعد که میرم دنبالش کسایی که نمیبینمشون بهم میگن این عقرب دارد و وقتی میرم سمتش عقرب زرد کوچکی به سمت من میاد
  • مریم توحیدی میگه: پاسخ دادن
    مادر شوهرم خواب دیده که همسرش که فوت کرده سر کمد داشته لباس عوض میکرده و می گفته دارم میرم خونه خواهرم زعفران و جعفری بیارم
  • محمد میگه: پاسخ دادن
    سلام من خواب دیدم دختر مورد علاقه ام نوزاد شده ودر آغوش منه ومن اورا میبوسم چه؟ تعبیری دارد

  • سید میگه: پاسخ دادن
    سلام در خواب دیدم کسی تلفن زد و انگار شیر گوسفند میخواست مادرم نزدیکای اذان صبح بهم گفت باید بزغاله ها رو ازمادرشون جدا کنیم تابتونیم شیر بدوشیم یعنی اینکه کلا جداکنیم که اونا شیرنخورن وما بتونیم شیر داشته باشیم
  • لیلا احمدی میگه: پاسخ دادن
    سلام من تو خواب دیدم یه بچه کوچک بیچاره اومد گفت که گرسنمه و من فک میکردم که هیچی تو کیفم نیست ولی وقتی کیفم رو باز کردم دیدم کلی خوراکی هس و یکیشو بهش دادم بعد از اونجا رفتم و با خروج من از اونجا اونجا منفجرر شد